حضرت آیت الله حاج شیخ محمود زاهدی قمی(دامت برکاته) در سال 1314 شمسی در خانواده ی در شهر مقدس قم دیده به جهان گشود.
پدر ایشان، مرحوم آیت الله العظمی حاج میرزا ابوالفضل زاهدی(قدس سره) ، از مراجع عظام تقلید، جامع معقول و منقول، ممحّض در ادیان و فرق و هم چنین مفسّر قرآن بود. آیت الله زاهدی که از حافظه خوبی برخوردار بود، نخستین آموزه های اخلاقی و دینی خود را در بیت فقاهت و علم فراگرفت و تربیت قرآنی یافت.
وی تحصیلات حوزوی را از سال 1328 آغاز نمود و در سنّ هفده سالگی، به دست مرحوم حضرت آیت الله العظمی بروجردی(قدس سره) ملبّس به لباس مقدس ت گردید. ایشان خود در این رابطه می گوید: «قبل از آن که مرحوم آقای بروجردی، عمّامه بر سر من بگذارد، به من فرمود: الفیه بخوان و من چند بیت از اشعار سیوطی را از حفظ خواندم که باعث شد ایشان، بنده را بسیار مورد محبت و تفقّد قرار دهند.».
ایشان، ادبیات را نزد آیت الله حاج شیخ رحمت الله فشارکی(قدس سره) که از شاگردان مبرّز ادیب نیشابوری بود، فراگرفت.
وی همچنین رسائل، مکاسب و کفایه الأصول را در محضر حضرات آیات : میرزا علی مشکینی و سید محمد باقرسلطانی تلمّذ نمود. پس از اتمام سطح، در دروس خارج آیات عظام: بروجردی . امام خمینی. محقق داماد و گلپایگانی در قم و هم چنین آیات عظام: سید ابوالقاسم خویی .سید محسن حکیم . میرزا باقر زنجانی و شیخ حسین حلّی در نجف شرکت نمود.
بعد از مدتی به ایران بازگشت و در تهران اقامت گزید و در این مدت از محضر آیات عظام: سید احمد خوانساری و سید ابوالحسن رفیعی قزوینی استفاده نمود.
از جمله آثار وی می توان به تالیفاتی ذیل اشاره نمود:
بقعه الامکان. جاذبه ی شهادت. از غلو و غالیان چه می دانیم. تفسیر سوره یوسف.واکاوی. و تقریرات خارج فقه آیت الله بروجردی و آیت الله خویی اشاره نمود.
ایشان در جریان نهضت اسلامی به رهبری حضرت امام خمینی (قدس سره) مبارزات دامنه داری علیه رژیم شاه داشت؛ غیر از تدریس دروس حوزوی در مقاطع مختلف، فعالیت های فرهنگی و اجتماعی آیت الله زاهدی در سال های پیش و پس از انقلاب اسلامی، بسیار چشم گیر است.
مفسر بزرگ شیعه، فقیه مفسر آیت الله العظمی حاج میرزا ابوالفضل زاهدی (قدس سره) در 15 شعبان 1309 ق در شهر مقدس قم دیده به جهان گشود.
خاندان فقه و ارشاد
او از خاندان فقه، ارشاد و سیادت بود، چرا که پدرش مرحوم آیت الله حاج ملا محمود، از علما و وعّاظ والامقام قم و مادرش از سادات رضوی، نوه مرحوم سید عبدالباقی رضوی از خادمان حرم کریمه اهل بیت(سلام الله علیها) بود و در عصر خود احترام و موقعیّت خاصی در میان مردم داشت.
تحصیلات
مقدّمات و سطوح را در محضر درس مرحوم علامه میرزا سید محمد برقعی فرا گرفت. دیگر از اساتید درس سطح و خارج او عبارتند از: مرحوم آیت الله حاج میرزا محمد ارباب (متوفی 1341ه .ق) و مرحوم آیت الله حاج سید صادق قمی (وفات یافته سال 1338ه .ق).
آیت الله زاهدی درس فلسفه و حکمت (منظومه سبزواری و.) را در محضر حکیم و استاد گرانمایه، آیت الله میرزا علی کبر مدرّس یزدی خواند. پس از پیمودن سطوح عالیه، حدود ده سال در درس خارج عالم فرزانه، مرجع بزرگ حضرت آیت الله حاج شیخ ابوالقاسم کبیر قمی شرکت کرد و استفاده کافی برد.
آیت الله حاج میرزا ابوالفضل زاهدی(قدس سره) در سال 1336و 1339ه .ق، دو بار به ارک مسافرت کرد. در حوزه علمیّه ارک که تحت نظر آیت الله شیخ عبدالکریم حائری (وفات یافته سال 1335ه. ق) اداره می شد، دو سال به تدریس و ادامه تحصیل پرداخت.
وی در این حوزه، از اصحاب آیت الله حائری به شمار می آمد و زمانی که حاج شیخ عبدالکریم(قدس سره) (در سال 1340ه .ق) به قم هجرت و حوزه علمیه را تأسیس کرد، حضرت آیت الله زاهدی در کنار آیات عظام: گلپایگانی، مرعشی نجفی، سید احمد خوانساری، امام خمینی، حسن فریدو.(قدّس الله اسرارهم) در محضر درس ایشان شرکت کرد و از شاگردان برجسته ایشان شد و بی گمان آیت الله حائری با بودن چنین افراد برجسته ای در قم، علاقمند شد که جلسه درس خود را به قم انتقال دهد. در حقیقت این علما باعث شدند آیت الله حائری به قم بیاید و با همّت عالی و همکاری یاران باصفایش، حوزه علمیه قم را نوسازی و تأسیس کند و سنگ زیرین بنای یک دانشگاه عظیم جعفری را در قم بنیان گذارد.
حضرت آیت الله زاهدی به قدری مورد وثوق حضرت آیت الله العظمی حائری(قدس سره) بود که هر گاه ایشان برای نماز جماعت در صحن عتیق مرقد مطهّر حضرت معصومه(سلام الله علیها)حاضر نمی شد، آیت الله زاهدی را به جای خود تعیین می کرد. همچنین در برخی از دشواری های ی و اجتماعی که در عصر مرجعیت آیت الله العظمی حائری(قدس سره) رخ می داد، آقای زاهدی به عنوان نماینده و سخنگوی آیت الله حائری، نقش به سزایی در آرام کردن اوضاع و امور و رسیدگی به مشکلات مردم داشت.
مهاجرت به تهران و بازگشت
وی پس از درگذشت حاج شیخ عبدالکریم حائری (در سال 13155ق) به تهران مهاجرت کرد و به وعظ و ارشاد و اقامه جماعت در « مسجد جمعه« پرداخت و پس از مراجعت به قم . به اقامه جماعت در مسجد امام حسن عسکری(علیه السلام) و به گفتن تفسیر قرآن اشتغال ورزید.
موقعیت وی نزد آیت الله بروجردی(قدس سره)
آیت الله زاهدی از اصحاب آقای بروجردی(قدس سره) بود و در درس ایشان شرکت می کرد. آقای بروجردی(قدس سره) و آقای زاهدی به هم علاقه فراوانی داشتند، آقای بروجردی ایشان را برای انجام کارهای مهم از جمله تبلیغ و بحث های علمی با صاحبان ادیان، مأمور می کرد.
معظم له در زمان آیت الله بروجردی به عنوان امین و مشاور آن مرجع بزرگ قرار داشت و به نمایندگی از ایشان . در اغتشاش طرفداران حزب توده در قم –که منجر به زد و خورد با طلاب و ون حوزه و زخمی شدن چند نفر شد-ماموررسیدگی و آرام ساختن اوضاع شد. که به خوبی از عهده برآمد.
نیز مرحوم آیت الله زاهدی به نمایندگی آیت الله بروجردی برای مبازره با بهائیت و خنثی ساختن فعالیت های اقتصادی و تبلیغاتی آنان رهسپار استان فارس شد و قدمهای بلندی را برداشت و کوششهایش را برای روشنگری مردم و تحریم کالاهای ساختِ بهائیان (به خصوص تحریم نوشابه پپسی کولا) بسیار نتیجه بخش بود.
همچنین در دوران ملی شدن صنعت نفت . نقش بارزی در حمایت از آیت الله کاشانی و آیت الله سید محمد تقی خوانساری در قم ایفا می کرد و در سخنرانی هایش طرفدار ملی شدن نفت و قطع دست استعمار انگلیس بود و مرم را به حمایت از ایده ها و طرح های آیت الله کاشانی فرا می خواند.
تدریش و شاگردان
ایشان تمام عمر خویش را به تالیف و تدریس و اقامه جماعت و وعظ و ارشاد مردم و تفسیر قرآن گذرانید. شاگردانی را پرورش داد که از جمله آن هاست: آیت الله سید مصطفی خمینی. آیت الله سید مهدی و سید کاظم اخوان مرعشی. آیت الله حاج شیخ جعفر صبوری قمی . آیت الله شیخ عبدالرحیم سامت قزوینی و مرحوم استاد علی دوانی و استاد حاج احمد سیاح و بسیاری از مردم شریف قم را با گفتار شیرینش. با قرآن آشنا ساخت.
استاد علی دوانی می نویسد:
« مرحوم آیت الله حاج میرزا ابوالفضل زهدی قمی. از علمای اعلام و فقهای عظام و مدرسین عالی مقام قم بودند. نویسنده با جمعی دیگر از طلاب نزد ایشان. قسمتی از رسائل را درس خواندیم. مرحوم حاج میرزا ابوالفضل گذشته از استادی در فقه و اصول. در حدیث و تاریخ و تفسیر قرآن هم دست داشت و صاحب نظر بود. در مدرسه فیضیه منبر می رفت و قرآن به دست می گرفت و تفسیر می گفت. جمعی از اهل فضل پای درسش می نشستند و استفاده می کردند. من هم از مستفیدین بود».
بناهای ماندگار
یکی از آثار وجودی آیت الله زاهدی . بنیاد قسمت غربی مسجد امام حسن عسکری (علیه السلام) است . این مسجد باشکوه که در دو طبقه و با وسعتی در خور توجه بنا گردیده . در و دیوارش با کاشیکاری . آکنده از آیات و سوَر قرآنی است که هم اکنون با گذشت حدود پنجاه سال یکی از زیباترین مساجد قم است و در طول سال. شاهد نماز و محافل دینی است و در ایام اعتکاف هم. صدها نفر در این بخش از مسجد معتکف شده و با خدای بزرگ به راز و نیاز می پردازند.
ایشان علاوه بر نوسازی مسجد امام حسن عسکری(علیه السلام)، با همّت و نفوذ خود در میان مردم، موفّق شد مسجد چهارمردان، در خیابان چهارمردان و مسجد ملّا جعفر، در بازار را توسعه دهد. وی در تهران، مساجد گوناگونی ساخت. گرمخانه مسجد جامع تهران و مسجد راهجرد واقع در جاده قم و ارک را نیز نوسازی و فعّال کرد. به علاوه در کمک رسانی به مستضعفان و حل مشکلات مردم، خدمات شایانی انجام داد. در کنار خدمات علمی و فرهنگی، به خدمات اجتماعی نیز اشتغال و تلاش فراوان داشت.
جامعیت
وی یکی از علمای بزرگ حوزه علمیه قم بود که در برخی جهات منحصر به فرد بود. آن مرحوم بر زبان انگلیسی تسلط کامل داشت و زبان عبری را هم از یکی از یهودیان –که توسط ایشان مسلمان شده بود- آموخته بود. او علاوه بر فقه و اصول . به گفتن تفسیر در حوزه ممتاز و بر تاریخ مسلّط بود . بسیار مطالعه می کرد و بر کتاب ها حاشیه می نوشت .خود فرموده بود: کتاب « اسد الغابه» و « تاریخ بغداد» را چند بار مطالعه کردم و از آن یادداشت برداشتم».
علمای بزرگ و مراجع تقلید برای نظریات ایشان از جمله نظریات فقهی اش احترام خاصی قایل بودند. حضرت امام خمینی(قدس سره) ایشان را «شیخ الطایفه» می خواند و در بعضی از مباحث نظر ایشان را محترم می شمرد.
آثار و تالیفات
مرحوم آیت الله آقا میرزا ابوالفضل زاهدی(قدس سره) تألیفات و آثار خوبی از خود به یادگار گذاشت،
از جمله تألیفات او عبارتند از:
1-اثبات المعلوم فی نفی المفهوم.(در علم اصول فقه).
2-رساله الشرط و آثاره.(در علم فقه).
3- مقصد الحسین (علیه السلام) (بیان اهداف و انگیزه های نهضت عاشورا).
4- منطق الحسین (علیه السلام) (مجموعه ای از سخنان ابا عبدالله الحسین(علیه السلام)
5- افعل و ما افعل(درباره صیغه های تفضیل در احادیث)
6-ارغام الکفره فی تفسیره سوره البقره
7-تسهیل الامر فی بحث الامر(در علم اصول فقه).
8-تعالیق علی جواهر الکلام. بخشی از حواشی به جواهر الکلام، کتاب مهم فقهی استدلالی تألیف صاحب جواهر (وفات یافته سال 1266ه .ق)
9-توضیح المسائل
10-حاشیه علی العروه الوثقی
11-رساله فی نفی الضرر
12-اقسام الدین(در علم فقه).
وفات
آن فقیه بزرگ. سرانجام در 89 سالگی چشم از جهان فروبست و در روز شنبه 22 ربیع الثانی 1398 ق (12 فروردین 1357ش) بدورود حیات گفت و پیکر پاکش در قبرستان شیخان –نزدیک مقبره جناب زکریا بن آدم اشعری –به خاک سپرده شد.
بازگشایی مدرسه فیضیه
درگذشت آن عالم فرزانه که مصادف با روزهای آغازین انقلاب اسلامی ایران بود. شور و شوقی در مردم قم برای ابراز علاقه به دین و مظاهر دینی و ت پدید آورد. دهها هزار نفر در تشییع پیکر پاکش شرکت کردند و در اثناء عبرور سیل جمعیت از میدان آستانه به سوی حرم مطهر. صدای «فیضیه . فیضیه» از هر سو برخاست و مردم با هجوم به طرف مدرسه فیضیه-که سالها بود از سوی رژیم تعطیل شده بود-درب مدرسه را از جا کندند و جنازه را به داخل مدرسه بردند و پس از مدتی سوگواری و اقامه نماز به حرم مطهر انتقال داده شد و از آن پس. کلید های این مدرسه مبارکه در اختیار مراجع تقلید قرار گرفت. تا رسما پس از پیروزی انقلاب تعمیر و بازسازی گردید».
بخش اول: زندگی نامه مرحوم آیت الله ملا محمود زاهد قمی(قدس سره)(1266-2351ق) اولین نماینده مجلس قم
مرحوم آیت الله حاج ملا محمود واعظ قمی(قدس سره) فرزند مرحوم حجت الاسلام ملا محمد حسین زاهد قمی(قدس سره) در سال ۱۲۶۶ هجری قمری در شهر مقدس قم دیده به جهان گشود.
ملا محمود قمی در جوانی به تحصیل فقه و اصول پرداخت و امامت جماعت در مسجد امام حسن عسگری(علیه السلام) می نمود.
نواده ی ایشان حضرت آیت الله حاج میرزا محمود زاهدی(دامت برکاته) راجع به جد خود فرمودند:
« جد ما معروف بود به ملا محمود قمی و با اینکه از لحاظ علمی در رتبه بالای قرار داشتند و مجتهد بودند در عین حال به ایشان واعظ هم گفته می شد و علت اینکه به این وصف معروف شدند این بود که در آن زمان کسی منبر می رفت و نطق می کرد اگر روایت ضعیفی می خواند,مراجع و علماء مستقیم به او می گفتند پایین بیایید و منبر نرود, روزی در مجلسی که یکی از مراجع درجه اول قم نیز در آن حضور داشت شخصی منبر می رود و شروع به صحبت می کند و روایات ضعیف می خواند آن مرجع بزرگ به او می گوید: آقا دیگر صحبت نکن و از منبر پایین بیا, از جمله افرادی که در آن مجلس حضور داشتند مرحوم ملا محمود بود, بعضی ها می گویند آقا اگر می خواهید, کسی برایتان منبر برود که روایات ضعیف نقل نکند به ملا محمود بگوئید, ایشان هم دستور می دهد که ایشان به منبر برود, مرحوم ملا محمود وقتی به منبر می رود و صحبت می کند آن مرجع می فرماید: « بر شما واجب است که برای مردم صحبت کنید».
لذا از این به بعد ایشان در ضمن فعالیت های که داشت برای مردم منبر هم می رود و از معاریف گویندگان ایران می شود و از آن به بعد به عنوان وظیفه شرعی منبر می رفتند و به حاج ملا محمود واعظ معروف شد و بعضی فرزندان ایشان فامیل واعظ زاده گرفتند ».
وی علاوه بر وعظ و خطابه فعالیت های فرهنگی و اجتماعی گسترده ی به خصوص در شهر مقدس قم داشته به طوری که وی به عنوان اولین نماینده مجلس استان قم انتخاب شدند.
اولین نماینده مجلس قم
داماد ایشان مرحوم شیخ محمد حسین ناصرالشریعه(قدس سره) می نویسد:
«در دروه اول مشرو طیت ایران, از طرف اهالی قم به وکالت مجلس شورای ملی انتخاب گردید و اظهار می نمود: من در کتابخانه خود بدون اطلاع, نشسته بودم که خبر دادند: اهالی شما را به وکالت مجلس انتخاب نموده اند( مثل وکلاء حالیه!) به هر حال در دروه اول مجلس, مشار الیه و فتح الله خان بیگدلی نماینده قم بودند.(1324ق مطابق1285 ش)» .
تالیفات:
از مرحوم ملا محمود آثار ارزشمندی برجای مانده که ازجمله آن ها می توان به تالیفات ذیل اشاره نمود:
۱-روح الاذکار فی الصلوات علی محمد المختار(صلی الله علیه و آله) رساله ای در فضیلت صلوات.(الذریعه .ج۱۱.ص۲۱۶).
۲-چهار جلد کتاب در مواعظ و مجالس و منبریکه بسیار با سلیقه نوشته شده و سودمند است.
۳- سپاسنامه ی محمودی
۴-تنبیه الحاج سفرنامه ی منظوم او به فارسی –و اشعار دیگر
در نگاه تذکره نویسان
دامادش, مرحوم شیخ محمد حسین ناصر الشریعه(قدس سره) در کتاب تاریخ قم می نویسد:
« از علماء و وعاظ درجه اول قم بود که در ترتیب مطالب منبری و حسن ابتکار آن, ربطی عظیم داشت و منبرش برای عموم, خصوصا عوام, زیاد نافع بود, طبع شعر نیز داشت و اشعاری در مرثیه سروده است در سال 1351 ق در قم مرحوم شد و در صحن کهنه, جلو بقعه محمد شاه مدفون گردید».
نقباء البشر
شیخ آقا برزگ تهرانی هم می نویسد:
«حاج میرزا محمود-بن ملا محمد حسین- زاهد قمی, واعظی فاضل به شمار بود. از آثار اوست: روح الاذکار فی الصلوات علی محمد المختار(صلی الله علیه و آله)(لذریعه,ج 11, ص 261) و تنبیه الحاج-سفرنامه منظوم او به فارسی-و اشعار دیگر که نزد فرزند فاضلش حاج میرزا ابوالفضل قمی-نوه دختری سید عبد الباقی, خادم حضرت معصومه(سلام الله علیها) موجود است».
گنجینه دانشمندان
مرحوم شریف رازی ذیل ترجمه مرحوم آیت الله حاج میرزا ابوالفضل زاهدی(قدس سره) می نویسد:
((شیخ العلماء العاملین آیت الله آقای حاج میرزا ابوالفضل بن العلامه الناطق حاج ملا محمود واعظ, از آیات عظام و علماء اعلام و حجج اسلام قم, عالمی عامل و فاضلی کامل و محدثی خبیر و مفسری بصیر است. ایشان از طرف مادر منسوب به سادات رضوی و سبط مرحوم حاج سید عبد الباقی رضوی که از خدام ذوی الاحترام حضرت معصومه(سلام الله علیها) بوده می باشد» .
سرانجام مرحوم آیت الله حاج ملامحمود درسال 1351 دار فانی را وداع گفت ، و درصحن کوچک حرم مطهر حضرت معصومه (سلام الله علیها) جلو بقعه محمد شاه مدفون گردید .
آیت الله شیخ محمود زاهدی از شاگردان حضرت امام و همراهان نهضت، امام جماعت مسجد امام حسن عسگری(علیه السلام) در گفت و گو با نشریه «حریم امام» در مورد فعالیتهای خود در امر فقر زدایی و نیز خدمات گوناگون به ایتام و نیازمندان نکاتی را یادآور شد.
انگیزه شما از تأسیس انجمن تکفل و سرپرستی ایتام چه بوده است؟
دختر یک خانمی سرطان چشم گرفته و چشمش در حال از بین رفتن بود. جلسة شیخ مرتضی حائری یزدی در شبهای پنجشنبه برگزار میشد. در همان جلسه به ایشان موضوع را گفتیم و بنا شد که آن دختر خانم را برای معالجه به تهران ببریم. وسیلهای تهیه کردیم و دختر خانم و مادرش را به تهران بردیم. وقتی به مطب رسیدیم دکتر، دختر خانم را معاینه کرد و گفت که مادرش بیرون باشد. مرا صدا کرد و گفت: «این دختر خانم فرزند شماست؟» گفتم: «خیر. آقای دکتر، هزینة درمانش هر چقدر بشود، مهم نیست فقط او را معالجه کنید.» دکتر گفت: «مسئله هزینه درمان نیست. این دختر خانم را باید به بیمارستان جم ببرید.» بیرون آمدم و مادرش به من گفت: «چه شد؟» گفتم: «دکتر پول ویزیت را هم پس داد و گفت باید به بیمارستان جم بروید.» مادرش گفت: «با این حساب دخترم خوب نمیشود.» من گفتم: «چرا زودتر برای درمانش اقدام نکردید؟» گفت: «کسی مثل شما نبود که به ما کمک کند.» همین گفته موجب شد که من انجمن تکفل و سرپرستی ایتام را در قم تأسیس کنم.
ویژگیها و نوع خدمات انجمن ایتام را بیان بفرمایید.
برای راهاندازی و رونق این انجمن تلاش بسیاری کردم. حدود 330 وسیلة نقلیه از کامیون تا وانت و 500 کارمند و کارگر برای این انجمن کار میکردند. قم را از نظر امراض مسری واکسینه کردم. حدود دویست هزار شیشه شیر را از کارخانة شیر میگرفتم و به ایتام میدادم. البته دولت به آن شیرها سوبسید میداد. بعد به این فکر افتادم که کارخانة شیر بسازم و درآمد آن را خرج ایتام کنم. همچنین از کارخانة یخ، برای خانوادههای بیبضاعت در تابستان یخ تهیه میکردم. یک بار فرماندة قم به من گفت: «حاجآقا، شما یک کارخانة یخ بسازید.» گفتم: «دست از سر ما بردار. تو میخواهی مرا گرفتار کنی؟» گفت: «نه حاج آقا، کاری که میگویم بهداشتی است. چون کسانی که یخ میسازند از بغل چاه توالت آب بالا میآورند و در قالبها میگذارند و به خورد مردم میدهند.» همین گفته موجب شد تا به فکر ساخت کارخانة یخ باشم. آن را ساختم که از بهترین کارخانهها به شمار میآمد و آقازادههای معروف قم به آنجا میآمدند و یخ میبردند. درآمد کارخانة یخ و کارخانة شیر را تماماً خرج ایتام میکردم و برای خودم هیچ برنمیداشتم. روزانه هفت هزار یتیم را تغذیه میکردم. ماهانه پولها را در صندوق ذخیره واریز میکردم که از آنجا برای امور ایتام هزینه میشد.
انجمن ایتام هنوز هم فعالیت دارد؟
فعالیت دارد، اما من به خاطر کسالتی که پیدا کردم، چندان در جریان روند امور آن نیستم.
در این انجمن دیگر چه خدمات و کمکهایی به ایتام داشتهاید؟
به کمک آیتالله سید علی محقق داماد خانههایی برای ایتام در برخی از زمینهای یزدانشهر ساختیم. در اوایل انقلاب بعضی از کارخانهداران پولها و وجوهات خودشان را به مبلغ پانصد هزار تومان نزد من آوردند تا به دست حضرت امام برسانم. خدمت ایشان رسیدم و از من پرسیدند که مشغول چهکاری هستم. از فعالیت و خدمات انجمن ایتام در قم برای امام گفتم و ایشان فرمودند که این پولها را صرف خدمترسانی بیشتر به ایتام کنم. همان مبلغ وجوهات را بردم و با کمک آیتالله سید علی محقق داماد حدود 134 منزل برای ایتام ساختم. در واقع با همان پانصد هزار تومان کار ساختوساز را شروع کردیم و رفتهرفته از خیرین دیگر هم کمک گرفتیم تا بتوانیم تعداد بیشتری خانه برای ایتام بسازیم و بحمدالله توانستیم این تعداد خانه را بسازیم و در اختیار ایتام قرار بدهیم.
برای ساخت و تجهیز بیمارستان حضرت ولیعصر قم هم نقش داشتم؛ اگر چه اساس کارها را جناب آیتالله سید علی محقق داماد انجام داده است.
حضرت امام در دوران رهبری خود چه اقداماتی برای زدود فقر از جامعه انجام دادند؟
کسی که به مقام رهبری جامعه برسد، اولین چیزی که به نظرش میرسد این است که فقر مادی و معنوی در جامعه را از بین ببرد و این را وظیفة خودش میداند. انصافاً هم در این زمینه کوتاهی صورت نگرفت و بسیاری از کارها در زمان رهبری حضرت امام انجام شد.
اسلام برای فقرزدایی و کمک به نیازمندان چه توصیه به مؤمنان دارد؟
در این زمینه روایات زیادی در متون دینی ما وجود دارد؛ از جمله «من أطعم مؤمناً من جوع أطعمه الله من ثمار الجنّة» یعنی اگر کسی مؤمنی را طعام بدهد، خداوند از غذاهای بهشتی نصیب او میکند. در جای دیگری این حدیث به این تعبیر آمده است: «مَنْ أَطْعَمَ مِسْکِینًا عَلَى جُوعٍ أَطْعَمَهُ اللَّهُ فِی الْجَنَّةِ، وَمَنْ سَقَاهُ عَلَى ظَمَأٍ سَقَاهُ اللَّهُ مِنَ الرَّحِیقِ الْمَخْتُومِ یَوْمَ الْقِیَامَةِ، وَمَنْ کَسَاهُ عَلَى عُرْیٍ کَسَاهُ اللَّهُ مِنْ خَضِرِ الْجَنَّةِ»
روایات متعددی داریم که ائمة اطهار علیهمالسلام میفرمایند نباید نسبت به فقرا و همسایگان نیازمند بیتفاوت باشیم. اساساً انسان مؤمن نمیتوان در برابر فقر در جامعه بیتفاوت باشد. هر کسی به قدر توان خودش باید کاری انجام دهد و به وظیفة دینی خود عمل کند.
منظور از حدیث شریف پیامبر که فرمود «الفقر فخری» چیست؟ از این حدیث این برنمیآید که اسلام طرفدار فقر است؟
منظور از فقرِ در این حدیث، فقر الی الله است. همة ما باید روزی خودمان را از خداوند بخواهیم؛ چون در برابر خدا فقیر هستیم.
در پایان اگر خاطرهای از حضرت امام به یاد دارید که با موضوع ما مناسبت داشته باشد، آن را به عنوان حُسن ختام گفتوگو بیان بفرمایید.
در سالهای اولِ بعد از پیروزی انقلاب، وزیر بهداشت و درمان وقت نمیگذاشت که هر کسی در امور بیمارستانها و ساخت و ساز آنها دخالتی داشته باشد. یک بار به همراه بعضی از دوستان خدمت حضرت امام رسیدم. هر کدام از دوستان سخنانی گفتند و بعضاً از آقای منافی گلایه داشتند. من خدمت حضرت امام گفتم: «آقا اجازه میدهید روایتی را بخوانم؟» فرمودند: «بخوان!» گفتم: «روایتی از حضرت امام رضا علیهالسلام است که میفرماید:
إِنَّ لِلْقُلُوبِ شَهْوَةً وَإِقْبَالاً وَإِدْبَاراً، فَأْتُوهَا مِنْ قِبَلِ شَهْوَتِهَا وَإِقْبَالِهَا، فَإِنَّ الْقَلْبَ إِذَا أُکْرِهَ عَمِیَ؛ براى دلهای (آدمیان) علاقه و اقبال و (گاه) تنفر و ادبار است. هنگامى که میخواهید کارى انجام دهید از سوى علاقه و اشتیاق وارد شوید، زیرا اگر قلب را مجبور به کارى کنند نابینا میشود.
مردم گاهی از سر خیرخواهی دلشان میخواهد کاری انجام بدهند و خدمتی کنند. مؤمنین و خیرینی هستند که صلاح میبینند پولشان را صرف ساخت بیمارستان و درمانگاه کنند و از این راه به مردم خدمتی برسانند.» گویا حضرت امام هم ترتیب اثر دادند و پیغامی به وزیر رساندند.
بسمه تعالی
وَمِنَ النَّاسِ مَن یَشْرِی نَفْسَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ
از پدیده های اسفناکی که به یاد دارم کمتر ضایعه ای مانند رحلت آیت الله آقای مومن قمی اثر گذار بوده است. ایشان در جمع اموری که شایسته یک است موفق و دارا بودند. این ضایعه را به حوزه علمیه و مجلس خبرگان و خاندان محترمشان تسلیت می گویم و از خداوند متعال دوام و بقاء آنان را مسئلت دارم. محمود زاهدی
سخن از آیتالله حاج میرزا ابوالفضل زاهدی است، عالمی که در نیمهشعبان در قم به دنیا آمد.
پدرش، آیتالله حاج میرزا محمود، مجتهد بارز روزگار خود بود که در بخشی از مسجد مقدس امام حسن عسکری علیهالسلام قم اقامه جماعت میکرد و این در حالی بود که آیتالله شیخ ابوالقاسم قمی، به عنوان یکی از مراجع آن روزگار، در بخش دیگری از همین مسجد، نماز جماعت داشت. در مقامات عرفانی آیتالله میرزا محمود زاهدی همینبس که روزی مشاهده کرد مردم در نماز جماعت او بیشتر شرکت میکنند و جمعیت پشت سر آیتالله قمی کم شده است. این بود که برخاست و از مردم خواست تا به او اقتدا نکنند، بلکه به نماز جماعت آیتالله قمی بشتابند. ایشان خود هم برای رونق نماز آیتالله قمی، مدتی صحنه را ترک کرد.
میرزا ابوالفضل در زیر سایه چنین پدری رشد و نمو یافت و در حوزه علیمه قم از محضر بزرگانی مانند حضرات آیات حاجمیرزا محمد ارباب، حاج سیدصادق قمی، میرزا علیاکبر مدرس یزدی و حاج شیخ ابوالقاسم کبیر قمی کسب فیض کرد.
او در ادامه سفری به اراک داشت و به جرگه شاگردان بارز آیتالله حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی درآمد و از افرادی بود که استاد را به مهاجرت به قم تشویق کردند. همچنین پس از مهاجرت آیتالله حائری به قم، همراه استاد به قم بازگشت و از شاگردان برجسته ایشان بود.
آیتالله زاهدی البته چنان مورد وثوق آیتالله حائری یزدی بود که هرگاه ایشان برای نماز جماعت صحن حرم مطهر حضرت فاطمهمعصومه سلامالله علیها حاضر نمیشد، آیتالله زاهدی را به جای خود تعیین میکرد.
آیتالله زاهدی سپس به جرگه شاگردان خاص آیتالله بروجردی هم پای نهاد و سالها در محضر خاص ایشان بود و به عنوان سخنگویی برای استاد، ایفای نقش کرد.
آن عالم مجاهد همچنین مانند پدر مرحومش، سابقه سالها اقامه جماعت در مسجد مقدس امام حسن عسکری(ع) قم را دارد و البته در طرح توسعه این مسجد و مساجد دیگر قم مانند مسجد چهارمردان و مسجد ملاجعفر بازار هم نقش فعالی ایفا کرد.
از ویژگیهای منحصر به فرد آیتالله زاهدی، باید به تسلط ایشان به زبانهای انگلیسی و عبری اشاره کرد که نقش ویژهای در موفقیت امر تبلیغ ایشان و گفتوگوی بین ادیان داشت. جالب این است که ایشان زبان عبری را از یک فرد یهودی که به دست ایشان مسلمان شده بود، آموخت.
از این عالم اندیشمند، آثار ماندگاری به جای مانده است که «افعل و ما افعل»، «منطق الحسین»، «مقصد الحسین»، «اثبات المعلوم فی نفی المفهوم» و «اقسام الدین» از آن جمله است. ایشان همچنین با تسلط کاملی که به علوم معقول و منقول داشت، توفیق کسب کرد تا کتاب ارزشمند «وسائل الشیعه» را از آغاز تا پایان مورد بررسی موشکافانه و علمی قرار دهد.
او همچنین توفیق یافت که 10 سال در مسجد جامع بازار تهران، به اقامه جماعت، تدریس و موعظه و ارشاد مردم بپردازد و البته پس از آن آیتالله بروجردی مجددا ایشان را به قم بازگرداندند.
آنگونه که نقل میکنند، منبر ایشان بسیار شنیدنی بود و مردم از سخنان ایشان خسته نمیشدند؛ چرا که منبر را با لطایف آموزنده و البته گفتار خوش و مهرانگیز در میآمیخت.
همچنین امام خمینی همیشه احترام ایشان را با توجه به سن بالاترشان نگه میداشتند و وی را «شیخ الفقها» مینامیدند. آیتالله زاهدی هم متقابلا احترام امام را به عنوان رهبر نهضت اسلامی حفظ میکرد و با سخنرانیها و منبرهای پر شور و کوبنده خود، نهضت ایشان را علیه رژیم ستمشاهی، تایید میفرمود.
سرانجام این فقیه و واعظ وارسته در 89 سالگی و در دوازدهمین روز از فروردین ماه 1357 دعوت حق را لبیک گفت و مراسم تشییع مالامال از جمعیت او – که همزمان با اوج نهضت خمینی کبیر علیه رژیم ستمشاهی بود – موجب شد تا با فشار جمعیت، در مدرسه فیضیه پس از مدتها گشوده شود و هراس به دل سربازان و تفنگداران رژیم ستمشاهی بیفتد.
سپس پیکر مطهر آن عالم ربانی را از مدرسه فیضیه به قبرستان شیخان منتقل کردند و در نزدیکی مرقد مطهر حضرت زکریابنآدم رحمتاللهعلیه به خاک سپردند.
باید گفت چهلمین روز رحلت این عالم ، خود فرصتی دیگر برای ضربه زدن به رژیم شاه پدید آورد و موجب صدور اعلامیههای دسته جمعی مراجع علیه جنایات رژیم ستمشاهی بر ضد مردم شد. عاش سعیدا و مات سعیدا.
بسمه تعالی
انا لله و انا الیه راجعون
رحلت حضرت آیت الله آقای حاج سید ابوالفضل میر محمدی زرندی مصداق از شمار دو چشم یک تن کم و از شمار خرد هزاران بیش بنیان و تاسیس مراکز فرهنگی اسلامی . نگاشتن تفسیر قرآن و سایر خدمات آن مرحوم از توصیف دور است. بدینوسیله رحلت و درگذشت ایشان را به بازماندگان بخصوص به فرزند ایشان آقای حاج سید محمد میرمحمدی تسلیت می گوئیم و در غم شما شریکیم خداوند ایشان راغریق رحمتش بفرماید.
بسم الله الرحمن الرحیم
انالله و انا الیه راجعون
عالم انسانیت فردی را از دست داد که جایگزین ندارد.
شهادت شهید والامقام سردار سپهبد قاسم سلیمانی از شهادت هایی است که عالمی را به جوش و خروش آورد.
مردان بزرگ عمرشان برکت و شهادتشان هم حرکت می باشد . این مصیبت را به پیشگاه حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و مقام معظم رهبری تسلیت می گویم و با همدردی تمام برای بازماندگان آن مرحوم سعادت دنیا و آخرت و صبر جمیل و اجیر جزیل خواهانم. محمود زاهدی 98/10/13
انا لله و انا الیه راجعون
باکمال تاسف ارتحال آیت الله آقای سید هادی خسروشاهی که از شخصیت های برجسته ی در امور دینی و مذهبی و فعالیت های وابسته به آن بود موجب تالم و تاسف گردید . رحلت این مرد شایسته را به بازماندگان ایشان تسلیت گفته و خود را در غم ایشان شریک می دانم . والسلام علیکم و رحمه الله
محمود زاهدی 1398/11/10
درباره این سایت